♥ نگار ♥
. دیگر آن دیوانه ی بی تاب سابق نیستم
توبه کردم از گناه عشق،! عاشق نیستم
شیشه بودم، سنگ ها اما نفهمیدند من
فرق دارم با همه، آیینه ی دق نیستم
صاف و ساده بودنم را هیچ کس باور نکرد
خالیم از هر سیاست ،من "مصدق" نیستم!
دور باید شد از این "خاکِ غریبِ" لعنتی
صبر کن "سهراب"جان، من توی قایق نیستم!
آه دنیا خسته ام از زندگی آنقدر که
با ادامه دادانش دیگر موافق نیستم
بغض دارم، بغض یعنی مرگ! اما گریه نه...
شاعری مغرور هستم، اهل هق هق نیستم
می شود فهمید از حال خرابم، ذره ای
دیگر آن دیوانه ی بی تاب سابق نیستم.....
♥ نگار ♥
کاش همه بدانند دیگر سوی نگاه هایم به سمت کسی
روانه نمی رود ...
نبض بغض هایم نمی تپد ...
دیگر هیچگاه سکوت گریه هایم نمی شکند ...
و ای کاش همه بدانند که من ...
* با تمام احساس مرده ام * ...
♥ نگار ♥
هرگز نمی توانی سن یک زن را از او بپرسی !
چرا که او هم نمی داند ؛
سنش با شب هایی که بغض کرده و گریسته چقدر است ...
♥ نگار ♥
ﻣﻦ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺗﺮﺩﯾﺪﻡ،،
ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻋﺮﺻﻪ ﺁﻏﺸﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﻐﺾ
ﻟﺐ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﺩﯾﺪﻡ..
ﭼﺸﻢ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﺩﯾﺪﻡ..،،
ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﻣﺎ ..........
ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ!!
ﺭﻣﺰ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﺭﺍ،
ﭘﺸﺖ ﺑﯽ ﺧﻮﺍﺑﯽ ﺍﯾﻦ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻫﺎ ، ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ..!!
ﺗﻮ ﺑﻪ ﺁﻣﺎﺭ ﺯﻣﯿﻦ .."ﻣﺸﮑﻮﮐﯽ"
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺩﻟﻬﺎﯼ ﺯﻣﯿﻦ.." ﻣﺸﮑﻮﮐﻢ"....
♥ نگار ♥
♥آخرای ﺷﺐ ﻣﯿﺸﻪ .....♡
♥خسته ...♡
♥ﻣﯿﺮﯼ ﺑﯽ ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺘﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﯿﮑﺸﯽ ...♡
♥ﺩﻟﺖ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﮐﺎﺭﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ...♡
♥ﺩﻟﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﯾﮑﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻨﮕﻪ ...♡
♥ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﯾﮑﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺎﺕ ﮔﻮﺵ ﮐﻨﻪ♡
♥ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩ ﭼﯿﺰﯼ ﻫﻢ ﺑﮕﻪ ﻓﻘﻂ ﻫﻤﯿﻦ ...♡
♥ﮔﻮﺵ ﺑﺪﻩ ﮐﺎﻓﯿﻪ ...♡
♥ﮔﻮﺷﯿﺖ ﺭﻭ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺭﯼ ﭼﮏ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﯽ که♡
♥ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﻬﺶ پیام ﺑﺪﯼ ﯾﺎ ﻧﻪ ... ؟!؟!♡
♥اما تا ﻣﯿﺮﺳﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﺶ میبینی ...♡
♥هه (Online) یه خنده ی تلخ ...♡
♥ﯾﻪ ﺁﻩ ﺁﺭﻭﻡ ...♡
♥ﺑﻐﻀﺖ ﺭﻭ ﺗﻮﯼ ﮔﻠﻮﺕ ﺣﺒﺲ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻭ ﻣﯿﮕﯽ♡
♥ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ ...♡
♥اون اینطوری شادتره ...♡
♥عکسشو میبینی ...♡
♥با خودت میگی ... "خوشبحالش ..."♡
♥بعد بغضت ...♡
♥بیخیال ...♡
♥هیچ کس ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺷﺐ ﺑﺎ ﺧﺒﺮ ﻧﻤﯿﺸﻪ ...♡
♥ﮐﻪ ﭼﯽ ﺑﻬﺖ ﮔﺬﺷﺘﻪ ...♡
♥ﺻبح ﻣﯿﺸﻪ ...♡
♥ﻭ باز میخندی ...♡
♥همه هم میگن خوشبحالش ...♡
♥چه زندگی شادی داره ...♡
♥هه ...♡
♥امروزم تموم شد ...♡
♥شب شد ...♡
♥امشب تکرار دیشب ...♡
♥ نگار ♥
دلت که شکست.....سرت را بالا بگیر...
تلافی نکن....
فریاد نزن!!شرمگین نباش..
حواست باشد ...
دل شکسته گوشه هایش تیز است...
مبادا که دل ودست آدمی را روزی ،
دلدارت بود زخمی کنی..
مبادا که فراموش کنی روزی
شادیش آرزویت بود.
صبور باش وساکت!
بغضت را پنهان کن؛؟
رنجت را پنهان تر ....
زمین گرد است..