امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+9

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 14738
payam65
235 پست
مرد - همسر فوت شده
1365-01-22
حالت من: گرفتار
ليسانس
زرتشت
ايران - تهران
با حيوانِ خانگي
فراري
آزاد تهران شرق
09376243289

اينها را ايگنور کرده است

توسط اين کاربران ايگنور شده است

دوستان

(20 کاربر)

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

(7 گروه)

برچسب ‌های کاربردی

payam65
payam65
پروردگارا به من تو فیق عشق بی هوس،تنهایی در انبوه جمعیت و دوست داشتن بی آنکه دوست بداند عنایت فرما
دیدگاه  •   •   •  1391/01/16 - 17:30
+1
payam65
payam65
وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمی*توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی که او تمام شد
من آغاز کردم
چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها مردن
دکتر علی شریعتی
دیدگاه  •   •   •  1391/01/16 - 17:27
+1
payam65
payam65
اگر بدانم که خواب تو را بیشتر خواهم دید برای همیشه دیدن تو هرگز بیدار نمی شوم
اگر بدانم که مردگان تو را بیشتر خواهند دید برای همیشه دیدن تو قید زنده بودن راخواهم زد
دیدگاه  •   •   •  1391/01/16 - 17:23
payam65
payam65
کاش می شد توی روزگارت.
توی بهار موندگارت.
میون این همه یارت.
من باشم دار و ندارت
دیدگاه  •   •   •  1391/01/16 - 17:20
payam65
payam65
شبی در کنج میخانه گرفتم تیغ بر دستم

بگفتم یا کریم الله تو فکر کردی که من مستم

تو از مستی چه میدانی تو فرعون را خدا کردی

تو شیرین را ز فرهادش جدا کردی

سپس آمدی بر روی زمین خود را خدا کردی

چه می دانی در خراسانت چه آتیشی بپا کردی

خداوندا اگر روزی بشر گردی زحالم باخبر گردی

پشیمان شوی از کرده خویش که مرا انسان بپا کردی
دیدگاه  •   •   •  1391/01/16 - 17:10
payam65
payam65
« مرا کسی نساخت، خدا ساخت، نه آنچنان که کسی می خواست که من کسی نداشتم. کسم خدا بود، کس بی کسان. در باغ بی برگی زادم و در ثروت فقر غنی گشتم و از چشمه ایمان سیراب شدم و در هوای دوست داشتن دم زدم و در آرزوی آزادی سر برداشتم و در بالای غرور قد کشیدم و از دانش طعامم دادند و از شعر شرابم نوشاندند و از مهر نوازشم کردند تا : حقیقت دینم شد و راه رفتنم و خیر حیاتم شد و کار ماندنم و زیبایی عشقم شد و بهانه زیستنم! »
آخرین ویرایش توسط payam65 در [1391/01/16 - 13:35]
دیدگاه  •   •   •  1391/01/16 - 13:33
+2
payam65
payam65
من زندگی را دوست دارم ولی از زندگی دوباره می ترسم

دین را دوست دارم ولی از کشیش ها می ترسم

قانون را دوست دارم ولی از پاسبان ها می ترسم

عشق را دوست دارم ولی از زن ها می ترسم

کودکان را دوست دارم ولی از آئینه می ترسم

سلام را دوست دارم ولی از زبانم می ترسم

من می ترسم پس هستم

این چنین می گذرد روز و روزگار من

من روز را دوست دارم ولی از روزگار می ترسم
دیدگاه  •   •   •  1391/01/16 - 13:30
+1
payam65
payam65
لرزش دستام رو پای کدوم زخم روزگار بذارم ...

خوشم به بودنت خدا ... حتی اگه هیچ صدایی از عرش ِ ت در نیاد ...
دیدگاه  •   •   •  1391/01/16 - 13:27
payam65
payam65
بهترین روز دیدن تو بهترین حرف گفتن تو

زندگی هستی و بودن یعنی خواستن،خواستن تو





بهترین خاطره از تو یادگار عمر من تو





دورترین راه واسه ی من کمترین فاصله از تو





پرسیدی از عشق اول فقط از رو بچگی بود





چی بگم از عشق دوم اونم از رو سادگی بود





دلم عادت قریبی به هوای عاشقی داشت





عشق سوم اومد از راه رو هوا زد دلمو برد





عشق بعد از سر لج بود چند صباحی بود و بس بود





وقتی از سرم بدر شد دفع صد بلا و شر شد





اما تو، تو آخرینی
دیدگاه  •   •   •  1391/01/16 - 13:23
payam65
payam65
درسته که یه روزی فراموشمی کنی و یه روز دیگه فراموشمی شی ولی اینو بدون فراموششدگان هرگز فراموشکنندگان را فراموشنمی کنند...
دیدگاه  •   •   •  1391/01/16 - 13:08
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 پست بیشتر