یافتن پست: #محو

فاطی
فاطی
چه قد دلم تنگه....
8 دیدگاه  •   •   •  1395/02/5 - 12:23
+2
نسیم(✿◠‿◠)
نسیم(✿◠‿◠)
اکثر پست هام حتی ی لایک هم نداره خخخخخخخخ
3 دیدگاه  •   •   •  1394/12/15 - 09:07
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
جای داره یه تشکر هم بکنیم ار جیبوتی عزیز

چون باعث شد یه چیز جدید به معلومات جعرافیمون اضافه شه و بفهمیم

کشوری به اسم جیبوتی هم وجودداره...

مرسی ناپیدا... مرسی محو...
دیدگاه  •   •   •  1394/11/1 - 20:54
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اصن لذتی که در “خونه نبودن” و “پشت در موندن” مهمانان نوروزی هست در محو شدن توی افق همراه با پراید و کیسه 50کیلویی پسته نیست !
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 15:22
هادی
هادی
براي تو مي نويسم...

براي تويي كه تنهايي هايم پر از ياد توست

براي تويي كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست

براي تويي كه احساسم از آن وجود توست

برای تو که میدانی زیبا ترین هدیه تولدم هستی

براي تويي كه تمام هستي ام در عشق تو غرق شد

براي تويي كه چشمانم هميشه به راه تو دوخته است

براي تويي كه مرا مجذوب قلب و احساس پاك خود كردي

براي تويي كه وجودم را محو وجود خود كردي

براي تويي كه هر لحظه دوري ات برايم مثل يک قرن است

براي تويي كه سـكوتـت سخت ترين شكنجه من است...
دیدگاه  •   •   •  1393/11/6 - 14:13
+4
عباس
عباس

تاریخچه هنر قالیبافی


 


در مورد تاریخ پیدایش فرش اطلاعات دقیقی نداریم لکن با توجه به آثار باستانی و کشفیات بشر بر ما مسلم شده است که هنرهایی نظیر سبد بافی،نمد بافی،زیلو بافی،جاجیم بافی و گلیم بافی همه و همه مقدمه ای بر پیداییش هنر قالی بافی بوده است و فرش های نخستین دارای طرحهای ساده و ابتدایی و شکسته و عمدتا ذهنی باف بوده است که جنبه استفاده روزمره داشته اند و محققان در مورد مهد فرش بافی در ابتدا به مصر به عنوان مهد این هنر فکر می کرده اند امّا با پیدایش اولین فرش به نام پازیریک که در کوههای سیبری در سال 1949 توسط پروفسور رودنکو کشف گردید نظریات دیگر را باطل نمود و با توجه به این نمونه عملی، مهد قالیبافی از سواحل رود نیل و دجله و فرات ، به آسیای مرکزی تغییر مکان داد و ثابت کرد که مهد هنر فرش بافی در ایران بوده است.


در مورد این هنر در دوره ساسانیان اطلاعات دقیقی در دست نیست معروفترین فرش بافته شده در این دوره فرش معروف بهارستان است که برای خسرو انوشیروان بافته شده است که این فرش تماما زر بافت بوده و ابعاد آن 450*90قدم بوده و طرح آن نیز نشان دهنده چهارفصلبوده است که در تاریخ آمده است هنگامی که ایران بوسیله ی اعراب فتح شد ، سعد از فرماندهان سپاه اسلام (اعراب) این فرش را به مدینه فرستاد تا قطعه قطعه کنند و بین مسلمین تقسیم شود.


با ظهور اسلام و با صرف نظر از تجمل گرایی تا دوره خلفای عباسی اطلاعات دقیق یا نونه ای در دست نیست امّا در دوره خلفای عباسی که به تجملات علاقه داشته اند این هنر جان دوباره ای گرفت تا آنجا که در تاریخ سعودی آمده است (به نقل از کتاب آموزش هنر قالیبافی-خانم پوراندخت نیرومند)


"المستنصر خلیفه عباسی قالی مصور به صور انسانی با با کتیبه های پارسی داشته است و در کتاب حدود العالم از بافته های سیستان و بخارا و قلیچه های فارسی یاد شده است."


بر اساس نوشته مقدسی جهانگرد عرب قانیات به بافت قالیچه های سجاده ای معروف بوده است


در مورد صنعت قالیبافی در دوره ی تیموریان می توان گفت: با توجه به علاقه ی شاهرخ به هنر این صنعت توانست در این دوران پیشرفت کند و در عین حال اوزون حسن، موسس سلسله ی آق قیلونونها به این هنر توجه خاصی داشته است


لکن با توجه به نمونه های عالی باقی مانده از دوران صفویه باید گفت که اوج هنر در ایران خصوصا هنرهایی مثل کاشیکاری، قالیبافی ، منبت کاری، منقش کاری در این دوران بوده و در این دوران به اوج شکوفایی خود رسیده است بطور مثال شاه طهماسب که خود علاقه به هنر داشته و از طراحان فرش در زمان خود بوده هنرمندان بزرگ را در تبریز گرد آورد و به کمک قابل ملاحظه ای به آنها کرد و در زمان شاه عباس این هنر به اعلا درجه ی خود رسید.


شاه عباس در اصفهان یک کارگاه دایر کرد و در این کارگاه فرشهای نفیسش برای دربار تولید نمود و پیشرفت قالی به انجام رسید که یکی از منابع اقتصادی آن دوران گردید و به دستور وی کارگاههایی در مشهد ،کاشان،شیروان،قره باغ،استر آباد، و گیلان دایر گردید و فرشهای نفیسی همچون فرش اردبیل،چلسی و فرشهای زیبای دیگری زینت بخش موزه های دنیا گردید .


قالی بافی که در قرن (ده) و یازده به کمال خود رسیده بود رو به تنزل گذاشت و دیگر نتوانست به دوران با شکوه خود برگردد.


روش های نگهداری فرش بافته شده


همانگونه که می دانید فرش به صورت مفروش   مورد استفاده قرار می گیرد.


در هر صورت باید به صورت اصولی از آن مراقبت کنیم تا به صورت مطلوبی حفظ شود.


در صورتی که می خواهیم از فرش به صورت مفروش استفاده کنیم باید نکات زیر را مورد توجّه قرار دهیم:


1-از قرار دادن فرش در محیط مرطوب و تاریک خودداری شود.


 


2-از تابش مستقیم نور خورشید بر روی سطح فرش جلوگیری شود.


3-ابعاد فرش مناسب با ابعاد اتاق باشد و سعی کنیم که فرش بزرگتر از ابعاد اتاق نباشد، چون در صورت بزرگ بودن مجبور میشویم که فرش را از کناره تا بزنیم و تاخوردگی موجب می شود که فرش ترک بردارد وآسیب ببیند.


4-از انداختن فرش روی زمین گچی و آهکی خودداری کنیم چون گچ و آهک موجب پوسیدگی فرش می شود.


5- در صورت امکان سعی کنیم که از یک مفروش کننده مناسب مثل موکت برای زیر فرش استفاده کنیم تا هرگونه رطوبت احتمالی را جذب کند و از آسیب رسیدن به فرش جلوگیری شود.


6-بهتر است که سر ریشه های فرش را در زیر آن پنهان کنیم تا ذر اقر رفت و آمد ساویده نشود و از بین نرود .


7-از قرار دادن فرش در کنار حرارت زیاد و مواد شیمیایی خودداری شود.


8- از قرار دادن اشیا سنگین و نوک تیز بر روی فرش خودداری شود.


زنان، بانیان هنر قالی بافی









از بررسیهای تاریخی بدین گونه برمی آید که زنان پس از فراگیری فن سبد بافی و پارچه بافی، در غیاب مردان که به شکار و جنگ مشغول بوده اند به فراگیری و بافت قالی پرداخته اند. به بیانی دیگر، زنان موجدان هنر قالی بافی در جهان بوده اند که در ابتدا به بافت ساده گلیم می پرداختند و چه بسا روش بافت فرشهای کنونی از روش بافت گلیم اقتباس شده باشد. بافت گلیم یک بافت حصیری و سبدی می باشد و در آغاز برای حفاظت بدن از سرما استفاده می شد اما با تکامل فن بافندگی به شکل فعلی رواج یافت. یعنی برای پوشاندن سطح و مفروش ساختن کف چادرها به کار گرفته شد.


اما آنچه در باره فرش بافی در دوران اسلامی در ایران به دست آمده، دو مسیر متفاوت را طی کرده است:


1 ـ هنر قالی بافی عشایری و


آبادی نشینان


قالی بافی از آغاز، در میان ایلات و قبایل صحرانشین که کار اصلی و عمده آنان دامداری بود، پدیدار شد. اینان پس از فراگیری ریسیدن و بافتن پشم، به گلیم بافی پرداختند و پس از مدتی به تولید نوعی خاص از گلیم مشغول شدند که امروزه آن را «ورنی» می نامند و بیشتر در مناطق آذربایجان شرقی تولید می شود. ورنی از نظر بافت، حلقه واسطی بین گلیم و قالی محسوب شده و عمدتا زنان عشایر در کپرها و سیاه چادرهایشان به این امر می پردازند. اما شکی نیست فلات ایران مهد پیدایش قالی بافی بین ایلات و چادرنشینان بوده که با شرایط زیستی آنها هماهنگی داشته است .آنها در اوقات بیکاری خود، پشمهای چیده شده را ریسیده و پوششهایی را به وجود می آورند که برای تهیه چادر و فرش بادوام باشد. این پوششها بیشتر برای رفع نیاز طبیعی و مقابله با تغییرات جوی می باشد. آنها با ذوق و سلیقه سرشاری که در خود برای ایجاد نقشها و رنگهای بدیع و طبیعی دارند، در طول زمانهای متمادی زبانزد عام و خاص بوده که این تلاشها آغازی برای راهیابی این هنر به شهرها بوده است. خصوصیات فرش عشایری را می توان در رنگها جستجو کرد که با تکرار محوری و مرکزی و با سادگی وصف ناپذیری بافته شده اند.


در طول هزاران سال، وجه مشترک همه دست بافته های عشایری، در نقوش، پرندگان، صور هندسی و نگارهای درختان است که با توازن ویژه ای در دراز و پهنای آن تکرار می شود. ترنج از دیگر نگارهایی است که یا به صورت مرکب و یا یک طرح واحد از قرنها پیش به عشایر و آبادی نشینان منسوب بوده است. نقوش شکسته و دوّاری که دارای نوعی تقارن محوری و یا تقارن مرکزی هستند، با مطالعه و بررسی بر روی اکثر تک گلها یا مجموعی از نقوش ترنجها و یا شمسه ها در قالبهای بدوی و عشایری از این گونه تقارن برخوردارند. شاید زن روستایی قالی باف مصادیقی همچون دنیا مزرعه آخرت، جنسیت زن و مرد، شب و روز، قهر و آشتی (بته جقه) و خیر و شر را می خواهد منتقل نماید. همچنین نقوش روی قالیهای سجاده ای و نقوش روی در و دیوارهای امامزاده ها و مساجد و نقوش روی انواع زیراندازها و کف پوشها و غیره دیده می شود. این نقوش طی نسلها سینه به سینه منتقل شده و در هر دوره و عصری بر اشیای کاربردی در زندگی نقش می بندد و استمرار آن در طول نسلها با نوعی حالت پویایی به جهت طرح مفاهیم بلند و عالی الهی و انسانی در تمام زمانها و مکانها قابل ادراک می باشد، چرا که یک حالت ذکر پیدا می کند. ذکر، به خاطر آوردن و یادآوری و مجددا به یاد چیزی افتادن است و هنرمند آنچه را که خود در عالم در جریان است یادآوری می کند. بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت هنرهای بومی و نقش و نگارهای عامیانه زنان قالی باف روستایی تا حدود زیادی از این مبنا برخوردارند.



 

دیدگاه  •   •   •  1393/07/7 - 15:42
+6
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

سلطان سليمان !


ای پادشاه عثمانی . . .


سريالت ديگر به پايان رسيده است ...



چند وقتی هست ديگر بازارت داغ نيست
حتی خرم سلطان زيبايت هم نتوانست نام تو را در دنيا مشهور كند . . .


كسی در اين ميان نيست كه سريال كورش يكتا پرست را به تصوير بكشد ...


كسی در اين ميان نيست نجابت الهه مينو را به تصوير بكشد
كسی نيست تا خلوتگاه كورش نه حرمسرای پر زخاتون كورش را به تصوير بكشد
مهم نيست كورش ...


تكه سنگی به جا مانده از تو امروز اسمت ، خردت ، يكتا پرستی و نجابت ايرانی را در دنيا زنده نگه داشته
الهه ی نجيب پسران سرزمين من را ببخشش كه ندانسته محو زيبايي صورت خرم شدند و آنرا بر پس زمينه ي گوشی هايشان گذاشتند ونجابت تو الهه را از ياد بردند...


كورش ، يك سريال۳۰۰قسمتی برای سليمان نتوانست نام او را زنده كند اما تو با تكه سنگی دنيا را مجذوب خود كردی ...


كورش مردم سرزمينم را ببخش كه ندانسته رشادت های عثمانی را تحسين كردند آن زمان كه نيمی از دنيا حاكمش تو بودی ...


ببخش ما را . . . §


دیدگاه  •   •   •  1393/06/23 - 14:29
+2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
پس از اَفرینش اَدم خدا گفت به او: نازنینم اَدم....
با تو رازی دارم
اندکی پیشتر اَی ...
اَدم اَرام و نجیب ، اَمد پیش !!
زیر چشمی به خدا می نگریست !!
محو لبخند غم آلود خدا
دلش انگار گریست .
نازنینم اَدم: ( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید ) !!!
یاد من باش ... که بس تنهایم !!
بغض آدم ترکید، ... گونه هایش لرزید !!
به خدا گفت :
من به اندازه ی ...
من به اندازه ی گلهای بهشت .... نه
به اندازه عرش ... نه ... نه
من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من
دوستدارت هستم !!
اَدم ،.. کوله اش را بر داشت
خسته و سخت قدم بر می داشت ...
راهی ظلمت پر شور زمین ...
زیر لبهای خدا باز شنید ،...
نازنینم اَدم ... نه به اندازه ی تنهایی من ...
نه به اندازه ی عرش... نه به اندازه ی گلهای بهشت !!!
که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش !!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 18:19
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







طرز تهیه کوکوی عدس، غذایی گیاهی و رژیمی

مواد لازم :
عدس نصف لیوان
فلفل دلمه ای یک نصفه
پیاز ۱ عدد
تخم مرغ ۲ عدد متوسط
پنیر صبحانه ۵۰ گرم
پودر آویشن ۱ قاشق چایخوری
فلفل٬ نمک و زردچوبه به مقدار لازم
روغن کانولا برای سرخ کردن

طرز تهیه :
- عدس رو سه چهار ساعت یا بیشتر خیس می کنیم.
سپس عدس را با کمی آب تا اندازه ای که روی عدس بیاید و کمی روغن می گذاریم بپزد. اواخر پخت هم نمک اضافه می کنیم.
- عدس را با گوشت کوب کمی له می کنیم. و منتظر می مانیم کمی سرد بشود.
- پیاز را رنده می کنیم.
- عدس ، پیاز رنده شده، تخم مرغ ها ، فلفل دلمه ای ریز خرد شده ، پنیر ریز خرد شده و ادویه ها مخلوط می کنیم.
- کمی روغن داخل تابه نچسب می ریزیم .
- بعد از اینکه روغن داغ شد با قاشق از مواد آماده شده کو کو می ریزیم داخل روغن. در تابه را می گذاریم.
- وقتی کوکو خودش را گرفت و یک طرفش سرخ شد بر می گردانیم آن طرفش هم سرخ شود.

کالری کل غذا: ۶۰۰کیلوکالری- هر دونه کوکو تقریبا" ۶۰ تا. می شه گفت غذا رژیمی و البته سلامت محوره






دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 16:51
+2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید. کاغذ را گرفت. روی کاغذ نوشته بود «لطفا ۱۲ سوسیس و یه ران گوشت بدین». ۱۰ دلار همراه کاغذ بود. قصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت.
سگ هم کیسه را گرفت و رفت.
قصاب که کنجکاو شده بود و از طرفی وقت بستن مغازه بود تعطیل کرد و به دنبال سگ راه افتاد.
سگ در خیابان حرکت کرد تا به محل خط کشی رسید. با حوصله ایستاد تا چراغ سبز شد و بعد از خیابان رد شد.
قصاب به دنبالش راه افتاد.
سگ رفت تا به ایستگاه اتوبوس رسید نگاهی به تابلو حرکت اتوبوس ها کرد و ایستاد.
قصاب متحیر از حرکت سگ منتظر ماند.
اتوبوس امد- سگ جلوی اتوبوس آمد و شماره آنرا نگاه کرد و به ایستگاه برگشت. صبر کرد تا اتوبوس بعدی امد دوباره شماره آنرا چک کرد. اتوبوس درست بود سوار شد.
قصاب هم در حالی که دهانش از حیرت باز بود سوار شد.
اتوبوس در حال حرکت به سمت حومه شهر بود و سگ منظره بیرون را تماشا می کرد. پس از چند خیابان سگ روی پنجه بلند شد و زنگ اتوبوس را زد. اتوبوس ایستاد و سگ با کیسه پیاده شد. قصاب هم به دنبالش.
سگ در خیابان حرکت کرد تا به خانه ای رسید. گوشت را روی پله گذاشت و کمی عقب رفت و خودش را به در کوبید. این کار را باز هم تکرار کرد اما کسی در را باز نکرد. سگ به طرف محوطه باغ رفت و روی دیواری باریک پرید و خودش را به پنجره رساند و سرش را چند بار به پنجره زد و بعد به پایین پرید و به پشت در برگشت.
مردی در را باز کرد و شروع به فحش دادن و تنبیه سگ و کرد.
قصاب با عجله به مرد نزدیک شد و داد زد: چه کار می کنی دیوانه؟ این سگ یه نابغه است. این باهوش ترین سگی هست که من تا به حال دیدم.
مرد نگاهی به قصاب کرد و گفت: تو به این میگی باهوش؟ این دومین بار تو این هفته است که این احمق کلیدش را فراموش می کنه.



نتیجه اخلاقی: اول اینکه مردم هرگز از چیزهایی که دارند راضی نخواهند بود. و دوم اینکه چیزی که شما آنرا بی ارزش می دانید، بطور قطع برای کسانی دیگر ارزشمند و غنیمت است. سوم اینکه بدانیم دنیا پر از این تناقضات است. پس سعی کنیم ارزش واقعی هر چیزی را درک کنیم و مهم تر اینکه قدر داشته های مان را بدانیم


دیدگاه  •   •   •  1393/06/17 - 12:08
+4
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ